ارسال شده توسط غربت در 90/2/3:: 1:48 صبح
سلام
من اولین بار دارم اینجا مینوسیم
آقامون میگه توهم یه چیزی بنویس!!!!!!!!!!!
آخه چی بگم من ادبیاتم ضعیفه
اما حرف دل ادبیات نمیخواد کافی هرچی آمده به دلت بنویسی،نه؟!
شما حرفای اون را زیادم جدی نگیرین
آخه اون حتی با من حرفم نمیزنه!
شاید بگین این دیگه چه جورشه!!
اینم یه جورشه ورژن جدید2011
حالا بی شوخی
امروز حتی یه زنگم بهم نزده آخه مهمان داشتن.فرداهم که از صبح تا8 شب سرکاره بازم نمیتونه تومحل کار باهام حرف بزنه!
رفته گوشیشم گم کرده ازبس کارمیکنه.میترسم یه بلای سرخودش بیاره
بعداهمش بهم میگه تو بهونه میاری
شما بهش بگین:پس کی میخوای بیای؟پس کی مامیتونیم باهم راحت حرف بزنیم
شایدنمیخوای بیای؟هان؟
عزیزم می ترسم وقتی بخوای بیای دیگه خیلی دیرشده باشه
آقامون اینقده نازنینه درسته یکم اذیت میکنه ولی بازم
کلمات کلیدی :
ارسال شده توسط غربت در 90/2/3:: 1:47 صبح
سلام
من اولین بار دارم اینجا مینوسیم
آقامون میگه توهم یه چیزی بنویس!!!!!!!!!!!
آخه چی بگم من ادبیاتم ضعیفه
اما حرف دل ادبیات نمیخواد کافی هرچی آمده به دلت بنویسی،نه؟!
شما حرفای اون را زیادم جدی نگیرین
آخه اون حتی با من حرفم نمیزنه!
شاید بگین این دیگه چه جورشه!!
اینم یه جورشه ورژن جدید2011
حالا بی شوخی
امروز حتی یه زنگم بهم نزده آخه مهمان داشتن.فرداهم که از صبح تا8 شب سرکاره بازم نمیتونه تومحل کار باهام حرف بزنه!
رفته گوشیشم گم کرده ازبس کارمیکنه.میترسم یه بلای سرخودش بیاره
بعداهمش بهم میگه تو بهونه میاری
شما بهش بگین:پس کی میخوای بیای؟پس کی مامیتونیم باهم راحت حرف بزنیم
شایدنمیخوای بیای؟هان؟
عزیزم می ترسم وقتی بخوای بیای دیگه خیلی دیرشده باشه
آقامون اینقده نازنینه درسته یکم اذیت میکنه ولی بازم
کلمات کلیدی :
ارسال شده توسط غربت در 90/1/25:: 9:35 عصر
زندگی با عشقی که فقط صداشو داری
و فقط صداشو می شنوی
صدای گرم و لطیف
از یک دختر اهوازی
فرصنگ ها دور است از یک دل عاشق
شاید باور نکنی عشقی که از من می جوشد در دل کوهستان است
آن کوهستان ساوالان است (سبلان ) در دور دست ها
دلی که همیشه بی تاب است
زهره فقط یه زهره نیست ، او جان است
او احساس است ،
درک است ،
نیاز است
او همین است که هست .......
او مال من است
نه مال تو هست و نه مال آن
او فقط مال من است
من دوستش دارم
صدایش را
احساس ش را
گرمی نگاهش را
نگاه ی که هنوز یک مبهم است برای یک دل
برای یک دلی که درک دارد
احساس دارد
جان دارد
آری آن دل وجود دارد ..................................
آن دل دل من است که وجود دارد
برای نگاهش خواهم رفتم
دل به دریا خواهم زد
تا جان در بدن دارم نگاهش را احساس می کنم
گرمی صدایش را احساس کنم .................................................................................................تا برایش جان تقدیم کنم
کلمات کلیدی :
ارسال شده توسط غربت در 89/12/19:: 3:26 عصر
فقط تو ببین زهره خانم گل ...................... این ها همش مال تو هستش
به نام خدا و تو شروع می کنم وبلاگ زهره بلا
فقط نه نگوووووووووووووووووووو
ایول

قلبمو بدزدی قلبتو می دزدم
زهره

شیپور جنگ فقط به خاطر زهره خانم

لگد مالی عشقم بهم می آد

دیوونم نکن

دریاچه امیدیه برای پیدا کردن قلبهای شکسته


چی کار داری می کنی زهره اه
به بابایی می گم هاااااااااااااااااااا؟؟؟؟/

چقدر سنگی درد بگیری اشالله
تو که میگفتی 50کیلو ام

بچه رو کجا می بری زهره

ای شیطون حالا ازم قایم می کنی
اسم عروسکمون چیه
البته تو دیار ما بهش می گن کار دستی

چه زود بزرگ شد شیطونک
زهره تحویل بگیر

حالا برام دوست پیدا می کنه
زهره بچه تربیت کردی
تو هم با بچه تربیت کردنت
اه
می رم طلاقت می دم
کلمات کلیدی :